
آی آرزوهای به خون نشسته
سرخی گلهای زخم!
سپیدی حاشیه ی قالی از چیست؟
سپیدی حاشیه ی قالی از چیست؟
دخترکی پیر می شود
پیرزنی سپید موی
و خون است،
خون سر انگشتان...
خون سر انگشتان...
آی ضریح مقدس دار!
نمی بینی چه دلهای بیشماری دخیل وار از گره های تو آویخته اند؟
نقش تابوت کوچکی است
در پیچش بی نتیجه ی نقوش...
آی آرزوهای لگدمال شده ,ببینید
دخترکی می میرد


هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر